همه چی درباره دانشمندان
تاریخ : سه شنبه 12 اسفند 1393
نویسنده : fatima siamaki

لوئي پاستور شيمي دان وزيست شناس فرانسوي در 27 دسامبر سال 1822ميلادي در شاتوويل نوولتان (ايالت ژور ) ودرخانواده ي يك گروهبان مستعفي به دنيا آمد . « ژان ژوزف پاستور » ازارتش شكست خورده ي ناپلئون بنام لوئي پس از گذراندن دو سال تحصيل دردوره ي دبست ان به عنوان شاگرد شد. اوداراي نبوغ خاصي نبود بلكه شاگردي متوسط « ولژآربوا » روزانه وارد بود .

اودرسال 1843 براي دومين سال پياپي در امتحانات ورودي دانش سراي عالي فرانسه شركت وباتلاش وكوشش فراوان وارد اين دانش سرا شد . در 26 سالگي 1848  سمت استاد شيمي در دانش گاه استراسبورگ را به دست آورد . او با  تهيه ونوشتن رساله هايي درباره ي فيزيك و شيمي درجه ي دكتري خودرا گرفت .

وي دراين زمان بانوشتن نامه اي به رئيس دانشگاه استراسبورگ تقاضاي ازدواج با دخترش را ميكند . لوئي پاستور 26 ساله وماري لوران 22 ساله درروز 29 مه 1849 با هم ازدواج كردند. پس از ازدواج ، همسرش خود را وقف پاستور ميكند و علاقه ي شديد و جذب شدن او به كارش را تحمل ميكند و گاهي هم سمت منشي گري و تندنويسي اورابرعهده ميگيرد . آنها داراي سه دختر ميشوند كه هر سه آنها قبل از بلوغ مي ميرند ، اما دختر چهارم زنده ميماند وصاحب پسري بنام « باتيست » ميشوند كه بعدهاي سياستمدار ميشود اين

پسر در كودكي كه به دست پاستور از مرگ نجات يافته بود 50 سال بعد يعني درسال 1940 كه آلمان ها به فرانسه تاختند وميخواستند درسردابي را كه پاستور در آنجا دفن بود را بگشايند وژان باتيست كه نگهبان آنجا بود ، مقاومت كرد و كشته شد.!)

پاستور پس از مدتي به فعاليت نورشناسي علاقه مند ميشود ودراين زمينه تحقيقات فراواني را انجام ميدهد . عمل تخمير مورد توجه پاستور قرار ميگيرد ، او متوجه شد كه تخمير نتيجه ي عمل بعضي از موجودات ريز ميباشد كه پاستوروجود ميكروبها را پيش كشيد ودريافت كه تخمير شيره ي چغندر قند دراثر فعاليت موجودات ذره بيني است كه به صورت كپك مي باشد . پاستور بيان كرد كه چنانچه شراب در معرض هوا باشد ترش ميگردد وبه سركه تبديل ميگردد را رد كرد و علت اين فعل وانفعالات را موجودات « خودبه خودي » ومسئله ريزي بنام ميكروب دانست وگفت شير همانند شراب ترش نميشود ، مگر آنكه

موجودات ريزي داخل آن بشوند . شهرت اصلي او به خاطر كشف نقش باكتري ها در بيماري ها و واكسن هاي او (به ويژه واكسن برضد بيماري هاري ) است .

اين دانشمند بزرگ فرانسوي با اين كشف بزرگ ، بزرگترين خدمت را به جهانيان كرد . پاستور نتايج مطالعات خود را در سوم اوت 1857 به آكادمي ارائه كرد وثابت كرد كه مخمر احتياج به اكسيژن داردتا بتواند « ليل » علوم زندگي كند . وي بيان كرد كه پس از مرگ ، موجودات ذره بيني برروي جسد قرار ميگيرند واز كمبود هوا استفاده كرده و به زادو ولد مي پردازند وجسد متعفن ميشود و جسد تج زيه ميشود ومواد حاصله مورد استفاده ي ديگر موجودات قرار ميگيرد وحيات ادامه پيدا ميكند .

از جمله ديگر فعاليتهاي علمي او در درمان هاريRAGE))و هاری یک نوع بيماري است كه به وسيله گاز گرفتن سگ، گربه ، روباه و ... به آدمي سرايت ميكند . كه مدت نهفتگي يعني ا ز گازگرفتن تا علائم بيماري از 12 روز تا2 ماه است .

اكتشافات پاستور در مورد باكتري ها ونيز برخي از بيماري ها خدمت بزرگي به بشريت بود . دراو اشتياق به پاكي و پاكيزگي درحد وسواس بروز كرده بود .

وي درحالي كه درمورد كرم ابريشم مطالعه ميكرد ، ناگهان دچار خونريزي مغزي شد وسمت چپ بدنش به كلي فلج گشت . او پس از درمان تا حدي بهبود يافت ، اما سكته ي مغزي ديگري باعث شد تا گفتار و تحركش مختل شود . او در هنگام مرگ به كلي فلج شده بود . لوئي پاستور د ر 28 سپتامبر در سن 73 سالگي در گذشت .جسد اورا درزيززمين انستيتوي پاستور دفن كردند.

نظر یادتون نره
موضوعات مرتبط: دانشمندان
تاریخ : چهار شنبه 29 بهمن 1393
نویسنده : fatima siamaki

ارشميدس دانشمند ورياضيدان يوناني در سال 212 قبل از ميلاد در شهر

سيراكوز يونان چشم به جهان گشود ودرجواني براي آموختن دانش به

اسكندريه رفت بيشتر دوران زندگيش را در زادگاهش گذرانيد وبا فرمانرواي

اين شهر دوستي نزديك داشت . دراينجا سخن از معروفترين است حمامي است

كه يك انسان در تاريخ بشريت انجام داده است .

درداستان ها چنين آمده است كه بيش از 2000 سال پيش در شهر سيراكوز

پايتخت ايالت يوناني سيسيل آن زمان ارشميدس مكانيكدان و رياضيدان

ومشاور دربار پادشاه هيرون يكي از معروفترين كشفهاي خود را در خزينه ي

حمام ا نجام داد . روزي كه او در حمامي عمومي به داخل خزينه ي حمام پانهاد ودر آن نشست وحين اين كار بالا آمدن آب خزينه را مشاهده كرد ناگهان

فكري به مغزش خطور كرد .او بلافاصله لنگي را به دور خود پيچيد وبااين شكل وشمايل به سمت خانه روان شد ومرتب فرياد ميزد : يافتم ، يا فتم به زبان يوناني او چه چيزي يافته بود ؟ پادشاه به او مأموريت داده بود رازكار جواهرساز خيانتكار دربار او را كشف واورا رسوا كند . شاه هيرون بركار جواهرساز شك كرده بود و چنين مي پنداشت كه او بخشي از طلايي را كه براي ساختن تاج پادشاهي به وي داده بود براي خود برداشته و باقي آن را با فلز نقره كه بسيار ارزنتر بود مخلوط كرده وتاج را ساخته است . هر چند

ارشميدس ميدانست كه فلزات گوناگون وزن مخصوص ومتفاوت دارند ولي او تا آن لحظه اين طور فكر ميكرد كه مجبور است تاج شاهي را ذوب كند ، آن را به صورت شمش ط لاي نابي به همان اندازه مقايسه كند . اما در اين روش تاج شاهي نيز از بين ميرفت ، پس او مجبور بود راه ديگري براي اين كار بيابد.

در آن روز كه در خزينه حمام نشسته بود ديد كه آب خزينه بالاتر آمد و بلافاصله تشخيص داد كه بدن او ميزان معيني از آب را در خزينه پس زد ه و جابجا كرده است . او با عجله و سراسيمه به خانه بازگشت و شروع به آزمايش عملي اين يافته كرد . او چنين انديشيد كه اجسام هم اندازه ، مقدار آب يكساني را جابه جا ميكنندولي اگر از نظر وزني به موضوع نگاه كنيم يك شمش نيم كيلويي طلا كوچكتر از يك شمش نقره به همان وزن است (طلا تقريباً دو برابر نقره وزن دارد ) بنابراين بايد مقدار كمتري آب را جابه ا كند . اين فرضيه ارشميدس بودو آزمايشهاي او اين فرضيه را اثبات كرد . او براي اين كار نياز به يك ظرف آب و سه وزنه با وزنهاي مساوي داشت كه اين سه وزنه عبارت بودند از تاج شاهي ، هم وزن آن طلاي ناب و دوباره هم وزن آن نفره ناب . او درآزمايش خود تشخيص داد كه تاج شاهي ميزان بيشتري آب را نسبت به شمش طلاي هم وزنش پس ميراندولي اين ميزان آب كمتر از ميزان آبي است كه شمش نقره هم وزن آن را جابه جا ميكند به اين ترتيب ثابت شد كه تاج شاهي از طلاي ناب وخالص ساخته نشده بلكه جواهر ساز متقلب و خيانتكار آن رااز مخلوطي از طلا و نقره ساخته است . به همين ترتيب ارشميدس يكي از چشمگيرترين رازهاي طبيعت را كشف كرد آن هم اينكه ميتوان وزن اجسام سخت را با كمك مقدار آبي كه جابه جا ميكنند اندازه گيري كرد .

« اصل ارشميدس » اين قانون (وزن مخصوص ) را كه امروزه چگالي ميگويند مي نامند . حتي امروز هم هنوز پس از 23 قرن بسياري از دانشمندان در محاسبات خود متكي به اين اصل هستند .

به هر حال ارشميدس دررشته ي رياضيات از ظرفيتهاي هوشي بسيار والا و

چشمگيري برخوردار بود . او م نجنيق هاي شگفت آوري براي دفاع از سرزمين خود اختراع كرد كه بسيار سودمند افتاد . او توانست سطح وحجم جسمهايي مانند كره،استوانه و مخروط را حساب كند وروش نويني براي اندازه گيري دردانش رياضي پديد اورد همچنين به دست آوردن عدد نيز ازكارهاي گرانقدر وي است . او كتاب هايي درباره خصوصيات وروشهاي اندازه گيري اشكال و احجام هندسي از قبيل مخروط منحني حلزوني و خط مارپيچ ، سهمي ، سطح كره و استوانه ميدانست . علاوه برآن قوانيني درباره سطح شيبدار ، پيچ اهرم و مركز ثقل كشف كرد . ارشميدس درمورد خودش گفته اي دارد كه با وجود نقطه اتكايي به من بدهيد ، من » : گذشت قرنها جاودان مانده و آن اينست عين همين اظهار به صورت ديگري در متون « زمين را از جا بلند خواهم كرد ادبي زبان يوناني از قول ارشميدس نقل شده است اما مفهوم در هردو صورت يكي است .

ارشميدس هم چون عقاب گوشه گير ومنزوي بود .درجواني به مصر مسافرت

كرد ومدتي در شهر اسكندريه به تحصيل پرداخت ودراين شهر دودوست

صميمي يافت يكي كونون ( اين شخص رياضي دان قابلي بو د كه ارشميدس چه از لحاظ فكري و چه از نظر شخصي براي وي احترام بسيار داشت ) وديگري اراتوستن كه گرچه رياضي دان لايقي بود اما مردي سطحي به شمار ميرفت كه براي خويش احترام خارق العاده اي بود .

ارشميدس با كونون ارتباط ومكاتبه دائمي داشت وقسمت نهم وزيبايي ازآثار

خويش راه دراين نامه ها با او در ميان گذاشت وبعدهاكه كونون درگذشت

ارشميدس بايكي از شاگردان كونون مكاتبه ميكرد .

يكي ازروشهاي نوين ارشميدس دررياضيات به دست آوردن عدد پي بود . وي

براي محاسبه عدد پي ، يعني نسبت محيط دايره به قطر آن روشي به دست داد. گذشته از آ ن روشهاي مختلف براي تعيين جذر تقريبي اعداد به دست داد و از مطالعه ي آن ها معلوم ميشود كه وي قبل از رياضيدان هندي با كسرهاي متصل يا مداوم آشنايي داشته است . در حساب روش غيرعملي و چند عملي يونانيان را – كه براي نمايش اعداد از علائم متفاوت استفاده ميكردند – ب ه كنار گذاشت و پيش خود دستگاه شماري اختراع كرد كه به كمك آن ممكن بود هر عدد بزرگي را بنويسيم وبخوانيم .

دانش تعادل مايعات به وسيله ي ارشميدس كشف شد ووي توانست قوانين آن را

براي تعيين وضع تعادل اجسام غوطه ور به كارببرد .

همچنين براي اولين بار برخي از اصول مكانيك را به وضوح و دقت بيان كرد

وقوانين اهرم را كشف كرد .درسال 1906 هايبرگ مورخ دانشمند ومتخصص

تاريخ رياضيات يوناني در شهر قسطنطنيه موفق به كشف مدرك باارزشي شد.

كه ارشميدس « قضاياي مكانيك و روش آنها » اين مدرك كتابي است به نام

براي دوست خود اراتوستن فرست اده بود . موضوع اين كتاب مقايسه ي حجم

ياسطح نامعلوم شكلي با احجام و سطوح معلوم اشكال ديگر است كه به وسيله ي آن ، ارشميدس موفق به تعيين نتايج مطلوب مي شد .اين روش يكي از عناوين افتخار ارشميدس است كه ما را مجاز ميدارد كه وي رابه مفهوم صاحب فكرجديد و امروزي ب دانيم ، زيرا وي هر چيزي را كه استفاده از آن به نحوي ممكن بود به كار ميبرد تا بتواند به مسائلي كه ذهن او را مشغول ميداشتند به ارشميدس « متجدد » بپردازد دومين نكته اي كه ما را مجاز ميدارد كه عنوان بدهيم روشهاي محاسبه ي اوست . وي دوهزار سال قبل از نيوتن ولايبنيتس موفق به اختراع حساب انتگرال شد و حتي در حل يكي از مسائل خويش نكته اي را به كار برد كه ميتوان او را از پيشقدمان فكر ايجاد حساب ديفرانسيل دانست .

زندگي ارشميدس با آرامش كامل مي گذشت همچون زندگي هر رياضيدان

ديگري كه تأمين كامل داشته باشد وبتواند همه ممكنات هوش و نبوغ خودرا به

مرحله ي اجرا درآورد . زماني كه روميان در سال 212 قبل از ميلاد شهر

سيراكوز را به تصرف خود درآوردند ، سردار رومي مارسلوس دستورداد كه

هيچ يك از سپاهيانش حق اذيت و آزار وتوهين وضرب و جرح اين دانشمند

ومتفكر مشهور وبزرگ را ندارند ، بااين وجود ارشميدس قرباني غلبه روميان بر شهر سيراكوز شد . او به وسيله ي سرباز مست رومي به قتل رسيد و اين در حالي بود كه در ميدان بازار شهر در حال انديشيدن به يك مسئله ي رياضي بود .

ميگويند آخرين كلمات او اين بود: دايره هاي مرا خراب نكن .

به اين ترتيب بود كه زندگي ا رشميدس بزرگترين دانشمندتمام دورانها خاتمه

پذيرفت . اين رياضيدان بزرگ در سن 75 سالگي در سال 287 قبل از ميلاد

وفات يافت .

نظر یادتون نره
موضوعات مرتبط: دانشمندان
برچسب‌ها: ریاضی دان
تاریخ : دو شنبه 20 بهمن 1393
نویسنده : fatima siamaki

درچنين روزي در سال 1809 ميلادي چارلز داروين متولد شد . داروين زيست شناس برجسته ي انگليسي دردوازده سالگي براي فراگيري علوم پزشكي به ادينبورگ رفت اما به دليل اينكه به پزشكي علاقه اي نداشت به سمت علوم مذهبي روي آورد .او در اين زمينه نيز موفقيتي به دست نياورد وسرانجام به سوي اكتشاف كشيده شد وبه همراه يك هيات طبيعي دان به جزاير اقيانوس اصل » آرام رفت . او دراين حوزه به تحقيق پرداخت ورساله ي خودرا با نام مطرح ساخت . « انواع اودراصل انواع با انجام يك بحث مفصل ريشه هاي انساني را برگرفته از نسل ميمون ذ كر ميكند . فلسفه ي او تاحدود زيادي پيچيده است و حتي درسالهاي اخير انديشه ي او به چالش كشيده شده است . بنياد انواع ، انسان وپيدايش انسان از ديگر آثار اويند .

داروين معتقد است كه درميان موجودات اعم از حيوانات وانسان و ...

هرموجودي كه توانايي سازگاري نداشته ب اشد از چرخه ي طبيعت خارج

ميگردد . مثلاً انسانها در هنگام سرما براي سازگاري نياز داشتند كه بدنشان مو درآورد. به طوركلي ، محيط از ميان اعضاي گوناگون يك جمعيت ، به نفع

» جانداراني كه بهتر سازگاري پيدا كرده اند دست به انتخاب ميزند، كه به آن

گفته ميشود . داروين باورداشت كه با ارتقاي « نظريه ي انتخاب طبيع ي داروين انسان به سطح فكري و اجتماعي لازم ، يعني ايجاد موقعيتي مناسب درمحيط ، كه بااستفاده از ابزار ، لباس ، آتش و غيره مي سرشد ، انتخاب طبيعي درجهت اصلاح ساختمان بدن متوقف گرديد . يعني ديگر انسان نيازي نداشت تادرم وقع لزوم سازگاري پيدا كند . مثلاً وقتي سردش ميشد ديگر نيازي نبود بدنش با طبيعت سازگار شود بلكه لباس گرم ميپوشيد تا سردش نشود . زيرا انسان توانست از ذهنش استفاده كند . ديگر دراينجا برتري جسمي و سازگاري اهميت نداشت بلكه براي بقا برتري فكر وتعاون اجتماعي ارزشمند شد .

داروين استدلال ميكند كه مردم ستيزه جو ، خودپسند و فاقد روحيه ي تعاون

وهمكاري كه با كمبود ابزار وحدت مواجهند در معرض نابودي هستند زيرا

پديده هاي بالا جزو ضرورتهاي اجتماعي هستند . همچنين افرادي كه از تعاون

بيشتري برخوردارند ، جا يگزين كساني ميشوند كه از تعاون كمتري برخوردارند . بطور كلي ، پيشرفت در جوامع بشري به افزايش جمعيت فكور و مستعد واخلاقي بامعيارهاي متعالي بستگي دارد . يعني هر چه افراد يك جامعه فكورتر باشند پيشرفت در جامعه سريعتر و بيشتر است وهرچه افراد فكور جامعه كمتر باشن د نه تنها ممكن است جامعه پيشرفت نكند بلكه حتي ممكن است سير نزولي نيز داشته باشد .

داروين درتحقيقات وپژوهش هاي بسيار گسترده ي خود كه تقريباً در طي يك

سفر طولاني چند ساله با يك كشتي كاوشگري به دوردنيا انجام شد به طور

ساده و مختصر حداقل به دو دستاورد بسيار مهم د رمورد جانوران رسيد :

-1 نياز مشترك : اينكه تمام جانداران درانتهاي پيگيري نسل ونياي آنها به يك

نوع اصلي مي رسند.

-2 انتخاب طبيعي : انتخاب طبيعي خود بر پايه هايي استوار بود كه از پژوهشها در مورد جانداران بدست آمده بود ، مانند :

1-2 )جاندارن پيچيده اند

2-2 ) جانداران متنوعند : هزاران گونه مختلف از جانداران شناسايي شده اند

كه گاه به گاه اين ليست كامل تر نيز ميشود در حالي كه در بي جانان اين

خصيصه بدين گونه يافت نميشود .

3-2 ) سازش جانداران با محيط : جانداران با طرز عجيبي با دنياي اطراف

خود سازش ميكنند وخود را وفق ميدهند تا امكان ادامه ي بقاء را داشته باشند .

نتايج ذكر شده خود براساس شواهد وتجربياتيست كه از طبيعت بدست آمده مانند:

1) جانداران زيادتر از آنچه كه بايد توليد مثل ميكنند .

2) اما آنگونه كه بايد گسترش يابند زياد نميشوند (تقريباً دريك تعادل نسبي

ميمانند).

3) متنوعند.

4) تناسبي خاص با محيط خوددارند : اين تناسب خود شامل دوري تسلسلي از سئوال وجواب است ، بدينگونه كه : سئوال : جانداران چرا متناسبند ؟ جواب : زيرا بيشتر مانده اند . سئوال : چرا بيشتر مانده اند ؟ جواب : چون متناسبند . خلاصه اينكه : تنازع بق اء بعلاوه وراثت (اينكه خصوصيات والدين به فرزندان انتقال مي يابد ) باعث ودليل وجود اين گونه از حيات (ازميان بي نها يت گونه و شرايط ممكن )شده است .

نظر یادتون نره
موضوعات مرتبط: دانشمندان
برچسب‌ها: زیست شناسان
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
آخرین مطالب